از آیت الله بهاءالدینــی رحمه الله علیه پرسیدنــد :
علت ایــن که عصرهای جمعه دل انسان می گیــرد و
غمگیــن می شود چیست ؟
فرمودنــد:
چون در آن لحظه قلب مقدّس امـام عصــر ارواحنافداه بــه سبب
عرضــه ی اعمال انسان ها ، ناراحت و گرفتــه است ،
آدم و عالم متأثــر می شونــد. حضــرت قلب و مدارِ وجـود است.
• شرح چهل حدیـث،432



تاريخ : شنبه 7 دی 1392برچسب:, | 21:13 | نويسنده : صادق رئیسی |

چندی پیش سید علی عزیزی که کودک پنج ساله‌ای است

 

به همراه پدر خود برای اقامه نماز به حسینیه امام خمینی(ره) خدمت مقام معظم رهبری رفته بود.
وقتی آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی برای اقامه نماز وارد حسینیه می‌شوند؛ سید علی ۵ ساله دست پدر خود را رها می‌کند و به سمت ایشان می‌دود و دست رهبر انقلاب را می‌گیرد.
سید علی که علی‌رغم سن کم خود حافظ ۵ جزء قرآن کریم نیز هست، خطاب به رهبر انقلاب می‌گوید: “آقا می‌شود چفیه‌تان را به من بدهید؟”. تصویر هدیه شدن چفیه رهبری واقعه‌ای بوده که او بارها از تلویزیون آن را تماشا کرده است.
مقام معظم رهبری پاسخ درخواست سیدعلی را با لبخندی داده و خطاب به همراهان خود می‌گویند که ” چفیه را بدهید به آقا”. پدر سید علی در خاطره‌ای می‌گوید: از آن به بعد هر وقت با این بچه هم کلام می‌شوم او به من می‌گوید که “آقا به من گفتند آقا”.

 

در ادامه ماجرای دیدار این کودک با رهبر انقلاب در حالی‌که آیت‌الله خامنه‌ای دست نوازش بر سر او می‌کشیدند، سید علی ۵ ساله از ایشان می‌پرسد: “آقا شما که اینقدر مهربان هستید، چرا آمریکا اینقدر از شما می‌ترسد؟” که این سؤال بَا لبخند دیگری از سوی رهبر انقلاب مواجه می‌شود. در همین هنگام یکی از همراهان رهبر انقلاب در پاسخ به سؤال سید علی می‌گوید: “حضرت آقا آدم خوبی است؛ و چون از خدا می‌ترسد آن‌ها(آمریکایی‌ها) هم از آقا می‌ترسند



تاريخ : شنبه 7 دی 1392برچسب:, | 21:11 | نويسنده : صادق رئیسی |

لابد شماهم دیده و یا شنیده اید خانم هایی که وضع ظاهری مناسبی ندارند و به اصطلاح خودشانامروزی هستند به دختران و بانوان باحجاب امل و بی فرهنگ می گویند. اما آیا واقعاً خانم های با حجاب بی فرهنگ هستند؟ 
هخامنشیان که بنیان‌های فرهنگ و تمدن ایران را پی ریزی کردند از مهمترین ویژگی تمدنشان همانطور که از کتیبه های بجای مانده از دوره هخامنشی می‌توان مشاهده کرد اعتقاد به خدای دانا وتوانا بنام اهورامزدا بوده است.

 


در شرایطی که ایرانیان باستان برخلاف اعراب جاهل بت پرست نبودند و برخلاف یونانیان به خدایان متعدد اعتقاد نداشتند و برخلاف هندوان گاو را مقدس نمی‌دانستند و برخلاف مصریان شاهان ایران همچون فراعنه مصر ادعای خدایی نداشته اند. بنا بر همین فرهنگ و تمدن پوشش زنان در ایران باستان هم همیشه سبک و اسلوب خاصی داشته است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که پوشش تمام بدن در دوره‌های مختلف تاریخی چه نزد زنان و چه نزد مردان در ایران یک حقیقت بوده است و به هیچ وجه ایرانیان در برهنگی به سر نمی برده‌اند. برخی معتقد هستند که این پوشش کامل و آراسته به نوعی ریشه به وجود آمدن حجاب در دنیا است. 
ویل دورانت معتقد است نقش پوشش و حجاب زنان در ایران باستان چنان برجسته است که می‌توان ایران را منشأ اصلی پراکندن حجاب در جهان دانست. 
دایره‌المعارف لاروس نیز به وجود حجاب زنان در ایران باستان اشاره می‌کند. در تفسیر اثنی عشری چنین آمده است: «تاریخ نشان می‏دهد که حجاب در فرس(فارس) قدیم وجود داشته است

حال به نظر شما باتوجه به تمدن و فرهنگ ایرانی ها خانم باحجابی که در خیابان خود را از دیدنامحرمان می پوشاند امل و بی فرهنگ است یا خانمی که فرهنگ خود را از غرب که همان وسیلهلذت ساختن از زن و برهنگیست به ارث برده امل و بی فرهنگ است؟.

       خواهرم:



تاريخ : شنبه 7 دی 1392برچسب:, | 21:8 | نويسنده : صادق رئیسی |

در روزگاري كه خبرها مي‌گويند جان ارزان شده، مردي رفتگر با درآمدي ناچيز و قسط‌ها و قرض‌هايي كه تمامي ندارد، بر وسوسه‌اي بزرگ غلبه كرد تا كيفي گمشده را به دست صاحبش برساند؛ كيفي كه ارزش آن معادل 166 سال حقوق او بود، كيفي يك‌ميلياردتوماني.

 

 

ببینیم و عبرت بگیریم و به دیگران آموزش دهیم چرا که برترین ایمان امانت داری است



ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 7 دی 1392برچسب:, | 21:5 | نويسنده : صادق رئیسی |

استکبار جهانی در سال های اخیر علاوه بر استفاده از جنگ سخت برای مقابله با جهان اسلام، از جنگ نرم به عنوان حربه ای دیگر استفاده کرده و با به خدمت گرفتن رسانه ها به دنبال همسویی افکار عمومی ملل مسلمان با سیاست ها و اندیشه های مادی گرایانه خود است.

 

در فتنه 88 شاهد بودیم که استکبار جهانی با در اختیار داشتن رسانه ها چگونه به جنگ با نظام مقدس جمهوری اسلامی آمد  و اگر نبود درایت و بینش عمیق حضرت  امام خامنه ایمعلوم نبود که چه به سر این نظام می آمد. آری رسانه های بیگانه  با انتشار اخبار و رویدادهای مختلط از درست و نادرست بر افکار عمومی ایران تاثیر گذاشته و جماعتی را در توهم این مساله که  این نظام متقلب است و باید آن را از بین برد، قرار دادند.

مگر نبود انعکاس لحظه به لحظه تجمعات و درگیری ها و اعلام آمارهای نادرست که مثلا در میدان آزادی بیش از سه میلیون نفر در حمایت از فلان کاندیدا تجمع کرده و خواهان ابطال انتخابات هستند.

 

هنوز یادمان نرفته که عده ای از کسانی که خود را یار امام می دانستند  با گفتار و رفتار و کردارشان  آب به آسیاب دشمن ریختنتد و تا آنجا پیش رفتند که حتی اعلام کردند که « حالا که ما نیستیم پس چه بهتر که نظام هم نباید باشد»

 

اینکه این افراد از درون با رسانه های بیگانه همکاری داشته اند شکی نیست، اما همین قدرت رسانه بود که به کمک نظام جمهوری اسلامی آمد و آتش فتنه را که در کشور شعله ور شده بود، خاموش نمود. آری انعکاس اقدام فتنه گران در پاره کردن تمثال مقدس حضرت امام خمینی(ره) و به سخره گرفتن عاشورا و حمله آنان به مردم عزادار در چنین روزی خود اقدامی بسیار بجا و به موقع بود که مردم را نسبت به این جماعت نااهل آگاه و بصیر کرد و همین عامل باعث شد مردم به ندای مولا و مقتدایشان حضرت امام خامنه ای پاسخ مثبت داده و حماسه نهم دی را خلق کنند.

 

متن گرفته شده از وبلاگ حماسه ۹دی

 



تاريخ : شنبه 7 دی 1392برچسب:, | 20:52 | نويسنده : صادق رئیسی |

می گویند 30000 دینار طلا، رقمی بود که یزید به هر نفر از یاران تأثیرگذار حضرت در کوفه داد تا حسین - علیه السلام - را رها کنند و در واقع دینشان را خرید!

هر دینار چهار و نیم گرم، هر گرم طلا 87600 تومان. (قمیت طلا در تاریخ 92/9/30) 
http://www.parsine.com/fa/news/173901

به پول امروز نزدیک به 11826000000 تومان (یازده میلیارد و هشتصد و بیست و شش میلیون تومان).

با حسین - علیه السلام - ماندن آسان نبوده است.. همچنین با مهدی - عجل الله تعالی فرجه الشریف - بودن به این مفتی ها نیست

 



تاريخ : شنبه 7 دی 1392برچسب:, | 20:50 | نويسنده : صادق رئیسی |

گویند جبرئیل امین نزد یوسف پیامبر بود ، جوانی از آنجا می گذشت ... ؛
جبرئیل گفت این جوان را می شناسی؟ این همان کسی است که در نوزادی به پاکی تو شهادت داد و ماجرای زلیخا به نفع تو تمام شد ؛
 
یوسف دستور داد تا آن جوان را پیش او بیاورند و در حق او احسان فراوان کرد و به او هدایــای بی شماری داد و دستــور داد هر خواستــه ای دارد برآورده شــود ؛
 
در آن حال یوسف متوجه گریه جبرئیل شد و دلیل آن را پرسید ؛
 
جبرئیل گفت: ای یوسف ، تو عبد خدا هستی و در قبال کسی که در زمان نوزادی به پاکی تو شهادت داده چنین نیکی می کنی ، حال به من بگو حال بنده ای که در شبانه روز 5 باز نماز می خواند و در آن به پاکی خدا شهادت می دهد چگونه است و خدا با چنین بنده ای چگونه رفتار میکند ... !!!

 نمازباتوجه وباحضوربخوانید،به نوافل اهمیت بدهیدوسعی کنیدکه درروزمقداری قرآن تلاوت کنید."آیت الله خامنه ای(مدظله العالی)"

خداجون شکرت...


 

 



تاريخ : شنبه 7 دی 1392برچسب:, | 14:34 | نويسنده : صادق رئیسی |



تاريخ : جمعه 6 دی 1392برچسب:, | 21:38 | نويسنده : صادق رئیسی |



تاريخ : جمعه 6 دی 1387برچسب:, | 21:33 | نويسنده : صادق رئیسی |

اگه دیدی بغض کردی و ولی دلیل برای گریه کردن پیدا نمیکنی

 


اگه دنبال جایی میگشتی که داد بزنی

 
بدون دل خدا برات تنگ شده

 
میخواد صداش بزنی....



تاريخ : جمعه 6 دی 1392برچسب:, | 21:31 | نويسنده : صادق رئیسی |

در شهر بودم

دیدم

هر کس به دنبال چیزی می دود

یکی به دنبال پول

یکی به دنبال چهره دلکش

یکی به دنبال لحظه ای توجه چشمان هرزگرد

یکی به دنبال نان

یکی هم به به دنبال اتوبوسی !

اما دریغ

هیچکس دنبال خدا نبود !!!



تاريخ : جمعه 6 دی 1392برچسب:, | 21:30 | نويسنده : صادق رئیسی |

خدایاتو از رگ گردن به من نزدیکتری

 

خدایا از گردنم تا قلبم راهی نیست

به قلبم برو،و تنها آرزویم را ببین

خدایا من حقیرم و نمیتوانم کاری کنم

تو که بزرگی آرزویم را براورده کن

خدایا التماست میکنم...



تاريخ : جمعه 6 دی 1392برچسب:, | 21:26 | نويسنده : صادق رئیسی |
با خودم فکر مي کردم تحقق روياهايم غير ممکن است،
اما خدا گفت : 
«هر چيزي ممکن است» 
گم شده بودم،گيج بودم،فکر مي کردم هيچ وقت جوابي پيدا نخواهم کرد،
اما خدا گفت : 
«من هدايتت خواهم کرد» 
خود را باختم،فکر مي کردم نمي توانم،از عهده اش بر نمي ايم ،
اما خدا گفت : 
« تو از عهده ي هر کاري بر مي ائي» 
غمگين بودم،احساس کردم زير کوهي از نا اميدي گير افتادم ،
اما خدا گفت: 
« غمهايت را روي شانه هاي من بريز» 
فکر کردم نمي توانم،من انقدر باهوش نيستم،
اما خدا گفت : 
« من به تو خرد لازم را مي دهم» 
بار گناهانم رنجم مي داد ،براي کارهاي بدي که کرده بودم از خود عصباني بودم،
اما خدا گفت : 
«من تو را مي بخشم» 
از خودم بدم مي امد ،فکر مي کردم هيچ کس مرا دوست ندارد ،
اما خدا گفت : 
«من به تو عشق مي ورزم » 
گريه مي کردم،زيرا تنها بودم،
اما خدا گفت : 
« من هميشه با تو هستم »
 


تاريخ : جمعه 6 دی 1392برچسب:, | 21:21 | نويسنده : صادق رئیسی |
 

این اسمش دلــــــه !


اگر قرار بــــــود بفهمه که فاصله یعنی چــــــــی ..


اگر قرار بــــــود بفهمــــه که نمیشــــه ..


میشد مغــــــــز !


دلـــــه ..


نمی فهمــــــه … !

 

... خواستم اطلاع بدم …

 

(خدایا دلم واست تنگه !)

 



تاريخ : جمعه 6 دی 1392برچسب:, | 21:19 | نويسنده : صادق رئیسی |

۱) شخصی سر کلاس ریاضی خوابش برد. زنگ را زدند بیدار شد و با عجله دو مسئله را که روی تخته سیاه نوشته شده بود یادداشت کرد و با این «باور» که استاد آنرا به عنوان تکلیف منزل داده است به منزل برد و تمام آنروز و آن شب برای حل کردن آنها فکر کرد. هیچیک را نتوانست حل کند. اما طی هفته دست از کوشش برنداشت. سرانجام یکی از آنها را حل و به کلاس آورد. استاد به کلی مبهوت شد زیرا آندو را به عنوان دو نمونه ازمسایل غیر قابل حل ریاضی داده بود

 

۲)در یک باشگاه بدنسازی پس از اضافه کردن ۵ کیلوگرم به رکورد قبلی ورزشکاری از وی خواستند که رکورد جدیدی برای خود ثبت کند. اما او موفق به این کار نشد. پس از او خواستند وزنه ای که ۵ کیلوگرم از رکوردش کمتر است را امتحان کند. این دفعه او براحتی وزنه را بلند کرد. این مسئله برای ورزشکار جوان و دوستانش امری کاملا طبیعی به نظر می رسید اما برای طراحان این آزمایش جالب و هیجان انگیز بود. چرا که آنها اطلاعات غلط به وزنه بردار داده بودند. او در مرحله اول از عهده بلند کردن وزنه ای برنیامده بود که در واقع ۵ کیلوگرم از رکوردش کمتر بود و در حرکت دوم ناخودآگاه موفق به بهبود رکوردش به میزان ۵ کیلوگرم شده بود. او در حالی و با این «باور» وزنه را بلند کرده بود که خود را قادر به انجام آن می دانست

 

نتیجه : . هر فردی خود را ارزیابی میکند و این برآورد مشخص خواهد ساخت که او چه خواهد شد. شما نمی توانید بیش از آن چیزی بشوید که باور دارید«هستید». اما بیش از آنچه باور دارید«می توانید» انجام دهید



تاريخ : جمعه 6 دی 1392برچسب:, | 21:9 | نويسنده : صادق رئیسی |



تاريخ : جمعه 6 دی 1392برچسب:, | 21:7 | نويسنده : صادق رئیسی |

فقر چیست؟
میخوام بگویم فقر چیست،
فقر چیزی است که همه جا سر می کشد،
فقر،گرسنگی نیست،عریانی هم نیست،
فقر چیزی را" نداشتن" است،ولی آن چیز پول نیست،طلا و غذا نیست،
فقر همان گرد وخاکی است که بر کتابهای فروش نرفته ی یک کتابفروشی می نشیند،
فقر ،تیغه های برنده ماشین بازیافت است که روزنامه های برگشتی را خورد میکند،
فقر ،کتیبه سه هزار ساله ی است که روی آن یادگاری نوشته اند،
فقر ،پوست موزی است که از پنجره یک ماشین به خیابان انداخته می شود،
فقر همه جا سر میکشد،
فقر ،شب را "بی غذا" سر کردن نیست،
فقر،روز را "بی اندیشه"سر کردن است

ادامشون در ادامه مطلب



ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 6 دی 1392برچسب:, | 21:4 | نويسنده : صادق رئیسی |

 بی بی سی فارسی BBC PERSIAN:

 

 

رقص:

 

 

 

شراب خواری:

  

قمار بازی:

 

انواع موسیقی و آواز و ....:

  

  

  صدای آمریکا VOA:

 

  



تاريخ : پنج شنبه 5 دی 1392برچسب:, | 13:5 | نويسنده : صادق رئیسی |

چرا صفر را صفر نامیده اند؟
در نامگذاری این ماه، دو وجه ذکر کرده ‏اند:
1. از «صُفْرَة (زردی)» گرفته شده؛ زیرا زمان انتخاب نام، مقارن فصل پاییز و زردی برگ درختان بوده است.
2.از «صِفْر (خالی)» گرفته شده؛ زیرا مردم پس از پایان ماه‏های حرام، رهسپار جنگ می‏ شدند و شهرها خالی می‏ شد.
این ماه، معروف به شومی و بدشگونی است. از پیامبر اکرم (ص) درباره ماه صفر، چنین نقل شده است:
هر کس خبر تمام شدن این ماه را به من دهد، بشارت بهشت را به او می‏دهم.
برخی اعمال ماه صفر
1-در این ماه، به دادن صدقه اهتمام بیشتری شود
 پیامبر اکرم (ص) در باب صدقه دادن می فرمایند : " لبخند تو بر روی برادرت صدقه است ، امر به معروف و نهی از منکر کردنت صدقه است ، رهنمایی کسی که راه را گم کرده صدقه است و دور کردن سنگ و خا ر و استخوان از راه صدقه است . "
2-برای ایمنی از بلاها، دعای زیر هر روز ده مرتبه خوانده شود:
یا شَدیدَ الْقُوی‏ وَیا شَدیدَ الْمِحالِ یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنی‏ شَرَّ خَلْقِکَ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی‏ کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ وَصَلَّی اللَّهُ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ‏ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ! (مفاتیح الجنان)
ای سخت نیرو، و ای سختگیر! ای عزیز، ای عزیز، ای عزیز! خوارند از بزرگی‏ات همه خلقت. پس کفایت کن از من شرّ خلق خودت را، ای احسان بخش! ای نیکوکار! ای نعمت بخش! ای عطا دِه! ای که معبودی جز تو نیست! منزّهی تو! به راستی من از ظالمانم. اجابت کردیم برایش و نجاتش دادیم از غمّ و همچنین نجات دهیم مؤمنان را، و رحمت کند خدا بر محمّد و آل پاک و پاکیزه‏اش!
3-ـ «سیّد بن طاووس» نقل کرده است: در روز سوم ماه صفر، دو رکعت نماز بخوان که در رکعت اوّل سوره «حمد» و سوره «انّا فتحنا» (فتح) و در رکعت دوم سوره «حمد» و سوره «توحید» قرائت شود و پس از سلام نماز، صد بار صلوات بفرست و صد بار آل ابى سفیان را لعنت کن و صد مرتبه استغفار نما و آنگاه حاجت خویش را از خداوند بخواه. (ان شاء اللّه به هدف اجابت مى رسد).( اقبال، صفحه 587)
4ـ در روز اربعین (بیستم ماه صفر) زیارت امام حسین(علیه السلام) مستحبّ است و مورد تأکید قرار گرفته. در روایتى که «شیخ طوسى» از امام حسن عسکرى(علیه السلام) نقل کرده، چنین آمده است: نشانه هاى مؤمن پنج چیز است: به جاى آوردن پنجاه و یک رکعت نماز (17 رکعت نماز واجب و 34 رکعت نافله) و زیارت اربعین (امام حسین(علیه السلام)) و انگشتر را بر دستِ راست نهادن، و پیشانى را به هنگام سجده بر خاک گذاردن و بسم الله الرّحمن الرّحیم را در نماز بلند گفتن.(2)



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 2 دی 1392برچسب:, | 20:2 | نويسنده : صادق رئیسی |

گردان پشـت میدون مین زمینگیــر شد. . .چنـــــد نفر رفتن معبـــــــر باز کنن. . . 

14ساله بود...

چنــــــد قــــدمـ دوید سمـت میـــدان. . .

یکدفعــــــه ایستاد!!

همـــه فکــــــــر کردند ترسیـــده!!!

یکی گفت: خب ! طفلک همش 14 سالشه!!!

پوتین هاشو داد به بچه ها و گفت:

"تازه از گردان گرفتم ، حیفه! بیت الماله!"

و پا برهنـــــــه رفت...
 
 
 

.

.

.

آی متصـــدیان بیـت المــــــــال،،،حواستون باشه. . .

 

شادی روح شهدا و امام شهدا اللخصوص شهید بهنــــامـ محمدی

**صلـــــواتــــــــــــــــــــــ**



تاريخ : چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, | 13:6 | نويسنده : صادق رئیسی |

در یکی از سایتها دیدم که موج وبلاگی درست شده که دوست شهیدت کیه؟؟؟

حالا بنده میتونم این پیشنهاد را بدهم که میتونید از شهدای شهرتون و شهر های دیگه

بهره ببرید با یک برنامه ریزی ردیف با دوستان بروید خانه پدر مادر شهدا و از اخلاق رفتار منش

و دیگر خصو صیات شهیدشون استفاده لازم را ببریم و سر لوحه زندگیمون کنیم   . . . . . . .

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
دیدم کار بسیار قشنگیه و خیلی زیباست در نتیجه روی وبم قرار دادمش  . . . . . . . .
 
اگه تونستین حتما روی وبتون قرار بدین
 
اگه دوست شهید انتخاب کردین تو نظرات به منم بگین خیلی خوشحال میشم   . . . . . . ..
 
اگه یکی از شما دوستان یه دوست شهید پیدا کنید و به عهد هاتون با اون شهید عمل کنید واسه دنیا و 

آخرت من بسه
 
پس اگه می خوایی عکس بنر رو ببینی برو به ادامه مطلب ...
 
بسم الله   . . . . . . . .

 



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, | 13:0 | نويسنده : صادق رئیسی |

 

اینهارفتندتامابمانیم...خواستم یادآوری كنم كه یادت نرودزنده بودنت رامدیونی به این جوانی كه تمام آرزوهایش رابرای من وتوزیرپاگذاشت!!!!



تاريخ : چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, | 12:59 | نويسنده : صادق رئیسی |

 

جمعه آینده
قطعا نخواهی آمد!
چرا که همه فکر دربی و آبی و قرمزند!
با همین ها 
مدتهاست سرمان را
گرم کردند و
ما هم دلخوش و سر خوش تر از دیروز!
حیف این همه تعصب
که جای اهل بیت و ناموس!
خرج ساق پای
میلیاردرهای یک شبه شد!

پیوست:یه بزرگی میگفت دنیای ما پر از اوهام و فعالیت های وهمی شده است .نمونش همین فوتبال که عملا در زندگی ما هیچ اثری نداردولی مردم بخاطر این وهم انقدر احساسات به خرج می دهند.
اگر مقدار این اوهام رو کم میکردیم و به اصل زندگی ،، یعنی اموری که توی زندگی ما اثراتش بشدت مشهود است (مثلا عبادات و بالخصوص نماز درست خواندن)(دین داری بجای دین دانی)میپرداختیم . چقدر زندگی بهتر میشد و رو به پیشرفت میرفتیم.



تاريخ : چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, | 12:56 | نويسنده : صادق رئیسی |

 

وقتی تو خیابون چشمم به چشم یه دختر افتاد

سرم رو برگردوندم، وقتی از کنارم گذشت ،

بهم گفت : اُمل !!

وقتی سر به زیر با ناموس مردم حرف زدم ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی تو تاکسی سوار شدم دیدم یه نامحرم کنارم نشسته ،

خودم رو جمع کردم ،

بهم گفت : اُمل !!

وقتی موقع اذان رفتم مسجد ،

بهم گفتن : اُمل !!

وقتی با عشوه و ناز با نا محرم حرف نزدم ،

 بهم گفتن : اُمل !!

وقتی زنگ گوشیم سرود یا علی بود که با بچه ها ی حسینیه کار میکردم

بهم گفتن : اُمل !!

مشاهده مطلب در ادامه ...

 



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, | 12:35 | نويسنده : صادق رئیسی |



تاريخ : چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, | 12:7 | نويسنده : صادق رئیسی |
-۱ خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو به چه رنگ بود
بلکه از تو خواهد پرسید که چگونه انســــانی بودی؟

 

 

-۲خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباس‌هایی در کمد داشتی
بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشـــــاندی؟

 

 

-۳خداوند از تو نخواهد پرسید زیربنای خانه ات چندمتـــــر بود
بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر در خانه ات خوش آمد گفتی؟

 

 

-۴خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی می‌کردی
بلکه از تو خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار کردی؟

 

 

۵- خداوند از تو نخواهد پرسید چه تعداد دوست داشتی
بلکه از تو خواهد پرسید برای چندنفر دوست و رفیق بودی؟

 

 

-۶ خداوند از تو نخواهد پرسید میزان درآمد تو چقدر بود
بلکه از تو خواهد پرسید آیا فقیری را دستگیری نمودی؟

 

 

-۷خداوند از تو نخواهد پرسید عنوان و مقام شغلی تو چه بود
بلکه از تو خواهد پرسید آیا سزاوار آن بودی وآن
را به بهترین نحو انجام دادی؟

 

 

-۸خداوند از تو نخواهد پرسید که چه اتومبـــیلی سوار می‌شدی
بلکه از تو خواهد پرسید که چندنفر را که وسیله نقلیه
نداشتند به مقصد رساندی؟

 

۹- خداوند از تو نخواهد پرسید چرا این قدر طول کشید تا به جســـت و جوی

 

رستگاری بپردازی بلکه با مهربــــــــــــــــــــــــــانی تو را
به جای دروازه های جهنم، به عمارت بهشتی خود خواهد برد.

 

 

-۱۰خداوند از تو نخواهد پرسید که چرا این مطلب را برای دوستانت نخواندی
بلکه خواهد پرســـــید آیا از خواندن آن برای دیگران
در وجدان خود احســـــــــاس شرمندگی می‌کردی؟

 

 



تاريخ : چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, | 12:4 | نويسنده : صادق رئیسی |

در دانشگاه به قل خودش روشنفکر بود. یک روز فهمید که من بسیجی هستم. جلوی جمع برگشت گفت: شنیده ام توهم چماق بدستی؟ گفتم بله چماق بدستم. زمان دفاع مقدس که امثال تو سوراخ موش اجاره می کردند چماقمان را برداشتیم و به شکل اسلحه در آوردیم و برای شماها سینه سپر کردیم. بعد از دفاع که شما ها دنبالعشق و حالتان بودید چماقمان را دست گرفتیم و شکل کلنگ در آوردیم و شروع به آبادانی کشور و ساختن سد ها و جاده ها و نیروگاه ها کردیم. وقتی زلزله بم و سیل گلستان و زلزله آذربایجان و … آمد و شماها در خانه های خود لم می دادید و فریاد انسان دوستی سر میدادید چماق هایمان را برداشتیم و به شکل برانکارد در آوردیم و رفتیم تا مردم را از زیر آوار و گل و لای در بیاوریم. زمانی که شما به فکر کوی دانشگاه و عشق بازیهایتان بودید چماق های مان را برداشتیم و به شکل بیل در آوردیم و رفتیم اردو های جهادی تا به محرومان کشور کمک کنیم. زمانی که شما ها دنبال ناموس مردم بودید و عده ای بی غیرت مثل خودتان دنبال ناموستان بودند چماق هایمن را برداشتیم تا از ناموس شما ها دفاع کنیم

.

 

 اما شما ها چه کردید؟ مگر نمیگویید روشنفکر هستید؟ مگر نمیگوید گفتگوی تمدن ها؟ پس چرا چماقتان را برداشتید و مثل شعبان بی مخ ها کشور را به آشوب کشیدید؟ شیشه هارا شکستید، ماشین ها را آتش زدید، خیابان ها را بستید، از بیگانه دفاع کردید، به کشور خیانت کردید، به اقتصاد ضربه زدید، اوتوها و لباسشویی ها را در ساعت 8 شب روشن کردید تا برق بیمارستان ها قطع شود و …. پس کو آن همه شعار های قشنگتان؟ پس کو روشنفکریتان؟ بله من چماق بدستم و به این چماق بدستی افتخار می کنم اما تو چی؟ 



تاريخ : چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, | 11:57 | نويسنده : صادق رئیسی |

 

یادش بخیر اون زمان ها امر به معروف و نهی از منکر حال و هوای دیگری داشت...

مردم احساس تکلیف می کردند...

رواج بی حیایی و بی غیرتی براشون مهم بود به اون عکس العمل نشون می دادند...

اما امروز تنها چیزی که اهمیت نداره بی غیرتی و بی حیایی است...



تاريخ : چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, | 11:45 | نويسنده : صادق رئیسی |

محرم آمد و دلها غمین شد

غم و عشق وبلا با هم عجین شد

“حسین” آماده، بهر جانفشانی است

دوباره فاطمه قلبش حزین شد . . .

“فرا رسیدن ایام عزاداری سید الشهدا بر شما

و تمام شیعیان و دلسوختگان و عاشقان “امام حســـین علیه السلام” تسلیت باد.”



تاريخ : چهار شنبه 15 آبان 1392برچسب:, | 10:43 | نويسنده : صادق رئیسی |

این ماه رمضان هم گذشت و عده ای بندگی کردندو عده ای شرمندگی…

بلای بزرگی شده این آخرالزمان!

کار به جایی رسیده که اگر روزه باشی مورد تمسخر برخی دیگر قرار می گیری.

یا اگر بگویی روزه ام،لبخندی معنی دار میزنند و با یک چشمک می گویند:

مثلا دیگه…مگه نه؟؟؟!!!

عده ای راست راست در خیابان و مکان های عمومی راه می روند و 

روزه خواری می کنند.کسی نیست بگوید لا اقل در خفا شکمتان را

سیر کنید نه بطور علنی و در ملاء عام!!!

اللهم انی اسئلک الامان من بلاء آخرالزمان

چه می کشد امام زمان(عج) از دست ما…

چقدر بخاطر اعمال ما غصه دار است…الله اکبر!!!

ولی در این میان عده ای بودند که با تمام سختی ها و فشارها

و گرمای طاقت فرسای تابستان ، یک روز هم روزه شان را فراموش نکردند.

و همین ها در روز عید فطر با شوق و اشتیاق به نماز عید فطر می روند.

زیرا که پس از یک ماه کمتر گناه کردن ، احساس سبکی می کنند.

احساس پرواز…

و با نوایی بلند و ملکوتی ذکر قنوت نماز عید را با هم زمزمه می کنند:

اللهم اهل الکبریاء و العظمه…

نماز عید فطر

کاش در این رمضان خداوند نظر لطفی بر چهره های گنه آلود ما کرده باشد…

کاش زمانی که دست ها را بالا می بردیم و می گفتیم:

سبحانک یا لا اله الا انت الغوث الغوث خلصنا من النار یارب

خداوند چشم لطفی سوی ما کرده باشد…

کاش زمانی که در شبهای قدر اشک می ریختیم و نوای العفو را سر می دادیم،

صدایمان را شنیده باشد.

و انشاءالله که چنین شده است!!!

با تمام این حرف ها،رمضان تمام شد…

خداحافظ ماه رحمت!

خداحافظ شب های قدر!

خداحافظ اشک های سحرگاه!

خداحافظ رمضان!

 

و سلام عید بزرگ فطر و سلام پاکی!!!!!!

***

خواهشاً امر به معروف و نهی  از منکر را فراموش نکنید(نکنیم)

یک نفر هم یک نفر است…




تاريخ : جمعه 18 مرداد 1392برچسب:, | 16:48 | نويسنده : صادق رئیسی |


چشمت به نامحرم می افتد ؛ اگر خوشت نیاید که مریضی !!!

اما اگر خوشت آمد فورا چشمت را ببند و سرت را پایین بینداز و بگو :
یا خَیرَ حَبیب وَ مَحبوب ...
یعنی : خدایا من تو را می‌خواهم ، اینها چیه ؟ اینها دوست داشتنی نیستند …



تاريخ : شنبه 12 مرداد 1392برچسب:, | 1:45 | نويسنده : صادق رئیسی |

فقط بهش فکر کنید که الان اونا در چه حالی هستن؟؟؟


تاحالا شده از خدا بخاطر این نعمت بزرگ سلامتی تشکر کنی ؟ چه جوری؟ همین، فقط گفتی خدایا متشکرم؟

نه این کافی نی!

همه میدونیم که یکی از بهترین تشکرات تشکر مالیه! قاعدتا به خدا که نمیشه

پول داد !!!!!!!!

به نظر من به آنهایی که از این نعمت برخوردار نیستند کمک کنیم که هم خدا راضی باشه هم خلق خدا!

یکی از بیماری ها بیماری سرطانه! و دردناک تر از اون این بیماری برای کودکانه !

یه سازمانی هست به نام محک شاید نامش رو شنیده باشید یه توضیح مختصر از اون:

مؤسسه خیریه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان با نام اختصاری “ محک ”  از سال  1370 و  با انگیزه والای کمک به همنوع فعالیت همه جـانبه خود را جهت حمایت از کودکان مبتلا بـه سرطان زیر 14 سال و خانواده‌های آنـان آغاز کزده است.

به نظر من حداقل یه سری به سایتشون بزنید و طرح قلک شون رو هم  مطالعه کنید شاید این تشکری باشد به پاس این نعمت سلامتی که ماداریم.

 

                       www.mahak-charity.org 


 

 



تاريخ : دو شنبه 25 دی 1391برچسب:, | 9:2 | نويسنده : صادق رئیسی |

چگونه قلب من یک منتظر کامل میشود؟
همانطور که شما عزیزان میدانید مهمترین بعد انتظار، بعد قلبی آن است .یعنی بیش ازهرچیز باید جان ما وقلب ما منتظر باشد.انتظار قلبی هم شدت وضعف دارد و  در سه مرحله به کمال خود می‌رسد.

اول‌: ظهور و فرج حضرت بقیة‌الله اروحنا فداه را باور کنیم به این معنا که آن حتمی بوده و به یقین تحقق خواهد یافت. که البته چنین‌باوری بنا بر گفته‌های خداوند و اولیای معصوم او لازم الاعتقاد بوده و منکر آن کافر است‌.


دوم‌: آنکه ظهور را محدود به وقت خاصی  نکنیم که در نتیجه قبل از فرا رسیدن آن هنگام مایوس باشیم و این نیز   واجب است ولیکن نبود این اعتقاد موجب فسق است نه کفر. زیرا  گرفتار یأسی وناامیدی شده ایم وناامیدی حرام است. روایاتی که کسانی را برای ظهور امام وقت تعیین میکنند  دروغگو شمرده است دلیل خوبی برای این مورداست.
سوم‌: آنکه حالت انتظار لحظه به لحظه در قلب ما موج بزند که در احادیث آمده است: «انتظر الفرج صباحا و مساء» صبح و شام‌منتظر ظهور امام زمان باشید؛ و هم چنین در حدیث  زیبایی که فرمود «یاتی بغتة کالشهاب الثاقب‌» او ناگهانی چون شهاب ظاهر خواهد شد؛و این مقتضای کمال ایمان و عدم آن‌، نقض ایمان است که به مقتضای این درجه‌، مومن باید مانند کسی باشد که خبر آمدن مسافر را به او داده‌اند و مسافر در راه است و هر لحظه ممکن است برسد.
چگونه قلب من یک منتظر کامل میشود؟
همانطور که شما عزیزان میدانید مهمترین بعد انتظار، بعد قلبی آن است .یعنی بیش ازهرچیز باید جان ما وقلب ما منتظر باشد.انتظار قلبی هم شدت وضعف دارد و  در سه مرحله به کمال خود می‌رسد.

اول‌: ظهور و فرج حضرت بقیة‌الله اروحنا فداه را باور کنیم به این معنا که آن حتمی بوده و به یقین تحقق خواهد یافت. که البته چنین‌باوری بنا بر گفته‌های خداوند و اولیای معصوم او لازم الاعتقاد بوده و منکر آن کافر است‌.


دوم‌: آنکه ظهور را محدود به وقت خاصی  نکنیم که در نتیجه قبل از فرا رسیدن آن هنگام مایوس باشیم و این نیز   واجب است ولیکن نبود این اعتقاد موجب فسق است نه کفر. زیرا  گرفتار یأسی وناامیدی شده ایم وناامیدی حرام است. روایاتی که کسانی را برای ظهور امام وقت تعیین میکنند  دروغگو شمرده است دلیل خوبی برای این مورداست.
سوم‌: آنکه حالت انتظار لحظه به لحظه در قلب ما موج بزند که در احادیث آمده است: «انتظر الفرج صباحا و مساء» صبح و شام‌منتظر ظهور امام زمان باشید؛ و هم چنین در حدیث  زیبایی که فرمود «یاتی بغتة کالشهاب الثاقب‌» او ناگهانی چون شهاب ظاهر خواهد شد؛و این مقتضای کمال ایمان و عدم آن‌، نقض ایمان است که به مقتضای این درجه‌، مومن باید مانند کسی باشد که خبر آمدن مسافر را به او داده‌اند و مسافر در راه است و هر لحظه ممکن است برسد.


تاريخ : پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:, | 12:57 | نويسنده : صادق رئیسی |
با توجه به اینکه امام زمان فرمودند:هرکس ادعای مشاهده کند درغگو وافترا زننده است...ادعاهای كسانی كه می گویند امام زمان را دیده‌‌اند ، چگونه قابل توجیه است ؟
 ما دو نوع ملاقات داریم كه یكی از آنها صحیح ومعتبر است واشكالی بر آن وارد نیست ویك نوع دیگر است كه غیر صحیح است كه ما هر دو آن را شرح میدهیم تا مطلب روشن شود.
 1 . ملاقات با اراده امام زمان وبا صلاحدید امام زمان علیه السلام است وشخص ملاقات كننده خود اراده ای در ملاقات ندارد به این معنا كه زمان مكان مدت وتعداد دفعات ملاقات به دست امام زمان است نه شخص ملاقات كننده در این نوع از ملاقاتها ودیدارها شخص نمیتواند با اراده خود ملاقات را تكرار كند یا مثلا بگوید من فلان روز با حضرت دیدار خواهم كرد این نوع ملاقات صحیح است ومعتبر وبرای بسیاری از بزرگان وعرفا وعلما اتفاق افتاده است وداستان آنها را علمای بزرگی همچون علامه مجلسی در بحار الانوار و میرزای نوری در نجم الثاقب وشیخ صدوق در كمال الدین و.. نقل كرده اند.البته این نكته قابل توجه است در مورد ملاقاتهایی که برای برخی از بزرگان اتفاق افتاده معمولا از اظهار آن خود داری می کنند و یا مامور به كتمان می باشند وبرای هر كسی هم بیان نمیكنند                                   
  آن كه را اسرار حق آموختند                   مهر كردند ودهانش دوختند.
وغالبا یا بعد از مرگشان توسط نزدیكان مشخص میشود ویا شاگردان نزدیك آنها مطلع میشوند اما روشن است كسی كه ملاقات خود را در ملاء عام اعلام می کند واین امر معنوی را طعمه مقاصد مادی میكند مورد اتهام است. 2 . اما این که ملاقات با امام زمان علیه السلام با اراده واختیار شخص ملاقات كننده صورت گیرد واستمرار داشته باشد به این معنا كه شخص هر زمان كه بخواهد میتواند به محضر حضرت مشرف شود وحضرت را ملاقات كند ، مردود است وطبق توقیع امام زمان علیه السلام به علی بن محمد سمری آخرین نایب حضرت در غیبت صغری كذاب است: وسیاتی شیعتی من یدعی المشاهدة الا فمن ادعی المشاهدة قبل خروج السفیانی والصیحة فهو كذاب مفتر ...الغیبة شیخ طوسی ص395- احتجاج شیخ طبرسی ج 2 ص 297
چه بسا افرادی از شیعیان ادعاکنند که مرا مشاهده نموده اند، آگاه باشید هر کس قبل از خروج سفیان و صیحه آسمانی، چنین ادعایی کند درغگو وافترا زننده است... این عبارت تند حضرت اولا : به خاطر این است که جلوی شیادان وحقه بازان و دروغگویان كه قصد سوء استفاده از عقاید و احساسات مردم دارند گرفته شود تا هر كسی نتواند ادعای ارتباط كند و مردم را فریب دهد و دیگر اینكه بعد از اتمام غیبت صغری و با شروع غیبت كبری راه ارتباط مستقیم با حضرت طبق مصالح غیبت مسدود شد چرا كه فلسفه غیبت خفاء وعدم دسترسی است واگر قرار باشد هر كس بتواند با حضرت ارتباط داشته باشد و ارتباط را به اطلاع همه برساند خلاف مصلحت وفلسفه غیبت عمل شده است . و ثانیا: حضرت با این فرمایش خود یک قاعده کلی را برای شیعیان بیان می کند و آن این که اصل اولی در ادعای ملاقات کذب و دروغ است مگر این که خلاف آن ثابت شود همانند اصل طهارت و اصل حلیت که اصل اولیه در تمام اشیاء پاکی و حلیت است مگر آن که نجاست و حرمت آن ثابت شود.   
 
برگرفته از سایت مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)  


تاريخ : پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:, | 12:48 | نويسنده : صادق رئیسی |

 

بیایید لحظه ای تعارف و رودربایستی را با خودمان کنار بگذاریم و حساب کتاب کنیم؟ ببنیم به چه کسانی بدهکاریم؟ همه ما به شهدا بدهکاریم. بدهی کمی هم نیست.آنها چه کرده اند و ما چه؟ درست که نگاه کنیم می بینیم آنها جان دادند تا ما جان بگیریم. جان سپردند که ما دل و جان به دین بسپاریم.

درست که بنگریم می بینیم جان ودین و مال و فرزند خود را به آنها بدهکاریم. چرا که اگر از خود گذشتگی آنها نبود، اگر آنها از جان و مال و فرزندان خود چشم نمی پوشیدند، وضعیت ما معلوم نبود. اگر آنها برای حفظ دین جان خود را سپر بلای ما نمی کردند، معلوم نبود ما الان چه دین و آیینی داشتیم! اگر آنها در مقابل دشمنان ایستادگی نمی کردند معلوم نبود که تا الان چند کفن پوسانده بودیم. اینکه در کمال صحت و سلامت سرمان را بالا گرفته و بی هیچ ترس و واهمه ای زندگی می کنیم، مدیون شهداییم. اگر آنها دل از جان و فرزند خود نمی کندند، معلوم نبود ما الان طوق اسارت کدام مستکبر را برگردن خود می دیدیم.

آری همه ما به شهدا بدهکاریم. بیایید بنشینیم و قدری حساب و کتاب کنیم شاید توانستیم بخشی از بدهی مان را به آنها بپردازیم تا کمتر شرمنده آنها باشیم.

آنان جانشان را برای حفظ دین وجان ما دادند ما باید چه کنیم؟ آنها برای همیشه دست از جان شسته و همه تعلقات دنیایی شان را ، از پدر و مادر گرفته تا زن و فرزند خویش، تنها گذاشته و پَر کشیدند، ما باید چه کنیم؟ چه کاری انجام دهیم تا این فداکاری بزرگ آنان را جبران کند یا لااقل پرکاهی در مقابل کوهِ گذشت آنها عرضه کنیم؟

به نظر می رسد در مقابل گذشت همیشگی آنان از جان خود و دل کندن ابدی آنان از زن و فرزند و تعلقات و تمتعات دنیایی، باید کاری همیشگی و ابدی انجام داد. باید کاری کرد که تا ابد نام و یاد و خاطره آنها زنده باشد. باید کاری کرد که آنها تا ابد از بهره های معنوی این جهان استفاده کنند.

اما آن کار ماندگار و همیشگی چیست؟

 

وقف برای شهدا پرداخت تقسیطی بدهی است. با این کار می شود از فیوضات معنوی و همیشگی وقف بخشی از بدهی خود را به شهدا ادا نمود.

وقف برای شهدا، همان کار همیشگی است که اثرش تا ابد می ماند. می توان با وقف برای هرشهید در سرتاسر جهان جلوه گاهی از شهیدان برپا نمود تا عطر و رایحه دل انگیز شهید و شهادت که نوید بخش آزادگی و آزادمردی است  شامه جهانیان را پُر نماید.

موقوفه ای که برای شهید و به یاد شهدا بنا می گردد، می تواند محل ارتباط با آنان و زنده نگه داشتن یاد و خاطره آن عرشیان باشد که زنده نگه داشتن یاد آنها یکی از بهترین شیوه های تکریم و بزرگداشت شهدا است. تا جایی که امام خامنه ای فرمودند: زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست.

حسابش را بکنید، اگر بتوانیم برای هر شهید و به یاد هرشهید موقوفه ای بنا کنیم، چه تاثیر شگفتی بر جای خواهد گذاشت. اگر در هر کوچه و خیابان که مزین به نام شهیدی است موقوفه ای نیز برای او و به یاد او باشد، می توان ضمن زنده نگه داشتن یادش، محلی برای درآمد معنوی او درست نمود و تا ابد همگان را سر سفره شهدا مهمان نمود. می شود با ساخت و وقف مسجد، حسینیه، حوزه علمیه، مدرسه،درمانگاه و... به یاد و برای شهدا همه را دوباره نمک گیر شهدا نمود.

ایجاد وقف برای شهدا یک کار کوچک اما ماندگار برای شهداست. با این کار می شود برای آنان خانه ای به وسعت زمان ساخت تا آیندگان نیز بدانند که زندگی خود را مدیون شهدا هستند و اکنون نیز با بهره گیری از موقوفه شهدا به نحوی دیگر مدیون آنان هستند.

وقف برای شهدا ضمن اینکه یاد و خاطره آنها را زنده نگه می دارد، پیام ایستادگی این ملت را  به همگان مخصوصا دشمنان دین و نظام می رساند که ما تا ابد با شهدا زنده ایم و نمی گذاریم پرچمی که آنها برافراشته اند زمین بماند. آنان با جان جهاد نمودند ما با مالمان جهاد را ادامه خواهیم داد. تا ارتباطمان با آنها روزبه روز محکمتر و همیشگی شود.

آنان ایثار کردند و از جان گذشتند، ما نیز ایثار کنیم و از بخشی از مال بگذریم.



تاريخ : پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:, | 12:43 | نويسنده : صادق رئیسی |

 

زیستن و بودن در زمان سیدالشهدا علیه السلام آرزوی هر عاشق دلباخته ای است،تا پروانه وار گرد وجودش بگردد. چه می توان کرد! زمان، بین ما و مولایمان فاصله انداخته و چشم را از دیدن جمال ملکوتی اش محروم ساخته است. اما  مهمتر از زیستن در زمان آن حضرت، زندگی در مسیر رضایت آن سلطان عشق است.

بیایید لحظه ای به عقب برگردیم و خود را در زمان مولایمان تصور کنیم. قاصدی خبر می آورد که مولا می خواهدزمین یا خانه و یا یکی از املاکش را اجاره دهد. چه می کنیم؟ قطعا می شتابیم. چرا که مستاجر مولا بودن افتخاری است که سرودست شکستن برای رسیدن بدان می ارزد. خانه و زمین متعلق به مولا، مال و ملک طیب و طاهر و پربرکتی است که نمونه اش را نمی توانی پیدا کنی. اگر در صف متقاضیان درآمدی، با تمام وجود دلت میخواهد حتی چندین برابر ارزش اجاره را هم بپردازیتا مستاجر آن حضرت باشی. تو که واله و شیدای حسینی و دنبال بهانه برای فدا نمودن جان و مال و فرزندانت بوده ای،  چرا چنین نکنی! ملک را که اجاره کردی در پوست خود نمی گنجی، سندش را در دست می گیری و مستاجر مولا شدنت را با افتخار همه جا جار میزنی. در داخل خانه به چشم قداست به آن می نگری و سراپا چشم می شوی که از خانه مولایت تا آن موقع که در اختیار توست به خوبی مراقبت کنی تا آسیبی بدان وارد نیاید. و اگر مولا تو را لایق بداند که متولی و وکیل اموالش شوی،چنان شور و شعفی به تو دست می دهد که در سعادت، نظیر می طلبی. هنگام اجاره دادن ملک متعلق به مولا از هرجهت مراقبی تا اولا آن را به کسی اجاره بدهی که لیاقت داشته باشد. ثانیا در اجاره دادن و مبلغ اجاره، نمی گذاری روابط بستگان و آشنایان  یا ترس و خجالت از دیگران بر ارادتت به مولا غلبه کند و منفعت آنها را بر مولا ترجیح نمی دهی. ثالثا اگر مستاجری در پرداخت اجاره و یا حفظ مال کوتاهی کند بی هیچ درنگ و ملاحظه ای با او برخورد میکنی تا حق مولایت پایمال نشود.

حال در همان زمان اگر کسی پیدا شود و بخواهد اجاره را کمتر  بپردازد و یا در پرداخت اجاره بها کوتاهی کند یا از خانه ای که اجاره کرده خوب مراقبت نکند، با چه دیدی به او می نگریم؟ آیا او را مورد شماتت قرار نمی دهیم؟ اگر کسی که وکیل و متولی از سوی مولاست چه عمدا و چه سهوا در وظیفه خویش کوتاهی کند و یا نتواند حق مولایش را بر دیگران مقدم دارد و در نتیجه به منفعت آنان بیشتر بها بدهد، با چه دیدی به او می نگریم؟ آیا این شخص در مقایسه با شمر،یزید و عمرسعد و... تفاوتی دارد؟!آیا نمیتوانیم بگوییم کسی که به مال و دارایی آقا رحم نمی کند به جانش نیز رحم نخواهد کرد؟!

به زمان کنونی برگردیم.

مگر نه این است که ما شیعیان اعتقاد داریم که حیات و ممات اهل بیت علیهم السلام یکی است ؟ مگر نه این است که آن بزرگواران به ما و اعمال ما احاطه دارند و به تعبیر قرآن کریم اعمال ما را می بینند؟ مگر نه این است که در زیارتنامه هایشان شهادت می دهیم که آنها ما را می بینند و کلام ما را می شنوند و سلام ما را پاسخ می دهند؟ مگر نه این است که آنها همیشه حاضرند هرچند که ظاهر نباشند؟ مگر نه این است که قسمت عمده ای از موقوفات برای اهل بیت و مخصوصا سیدالشهدا علیه السلام است؟ و مگر نه اینست که مالی که برای آنان وقف شده باشد همانند همان ملکی است که در زمان حیاتشان به آنها تعلق داشت؟ و در یک کلام:موقوفات آنها همانند ملکشان در زمان حیات است.

پس چرا؟

چرا بعضی  وقتی می خواهند موقوفه ای را اجاره کنند به هر دری می زنند و به هر کسی متوسل می شوند تا اجاره کمتری پرداخت کنند؟

چرا برخی موقوفه را مال بی صاحب می پندارند و ارزشی برای آن قائل نیستند؟

چرا بعضی از خانه و کاشانه خود بیش از موقوفه مراقبت می کنند و ناخواسته خود را بر صاحب موقوفه که اهل بیت علیهم السلام هستند، مقدم می دارند؟

چرا برخی از وکلا و متولیان در اجاره دادن موقوفه، به اندازه ای که برای دارایی خود حساسیت نشان می دهند برای موقوفه دل نمی سوزانند؟

چرا برخی برای احقاق حقوق موقوفه، آنگونه که شایسته است تلاش نمی کنند و حتی گاهی کوتاهی می کنند؟

وچرا...؟

از این دست چراها زیاد است و مجال برای پرداختن بدان کم.

پس مهم اینکه:کوتاهی در امور موقوفات اهل بیت علیهم السلام،کوتاهی در حق آنهاست. از این رو همه در مقابل  موقوفات مسئولیم و باید در نحوه استفاده،هزینه، اجاره و احقاق تمامی حقوق مربوط به آن، اهل بیت عصمت و طهارت را برخود و بر دیگران مقدم کنیم، مقدم داریم تا شرمنده آنها نباشیم.انشاءالله.



تاريخ : پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:, | 12:42 | نويسنده : صادق رئیسی |

 

فقر و بيماري دردناك ترين چيز نيست،

بلكه از همه بدتر بي رحمي مردم نسبت به يكديگر است.

((رومن رولان))

به خدا بعضی وقت ها به جای گیر دادن (ثواب و ناثواب)

به خیلی چیزهای مربوط و غیر مربوط

باید تلنگوری هم به رفتار خودمون بزنیم

کلاهتونو قاضی کنین

چقدر ما آدما ریا کار شدیم ....

 



تاريخ : سه شنبه 5 دی 1391برچسب:, | 14:16 | نويسنده : صادق رئیسی |

یک داستان بسیار بسیار زیبا از سرگذشت یک پسر بچه و درخت سیب.

توصیه می کنم حتما این فایل را دانلود و استفاده نمایید و در اختیار دیگران نیز  قرار دهید.

 

دانلود



تاريخ : چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, | 22:1 | نويسنده : صادق رئیسی |
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/21718/C/13910916_0121718.jpg

در این محصول، به مرور توصیههای مطرح‌شده در دیدار اخیر داشجویان با مقام معظم رهبری كه روز شانزدهم مردادماه سال جاری برگزار شد، پرداخته شده است.

برای مشاهده تصویر با کیفیت اصلی اینجا کلیک کنید .



تاريخ : چهار شنبه 29 آذر 1387برچسب:, | 21:51 | نويسنده : صادق رئیسی |

امام خامنه ای:

عنوان: کهکشان عشق
حجم فايل: 13153 کیلوبایت
دفعات مشاهده: 34055
دریافت فايل
عنوان: نماز
حجم فايل: 10151 کیلوبایت
دفعات مشاهده: 15346
دریافت فايل
 
مناسبت های مذهبی
         
 (17 نماهنگ)
مناسبت های ملی
 
 (3 نماهنگ)
       
     
 
 


ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:, | 18:57 | نويسنده : صادق رئیسی |